Wrath

ساخت وبلاگ
 

هیولای خشم رو دیدید؟ وقتی زبانه میکشه و آتش سردشو حتی توی نگاه های خشمگین میشه دید؟ تا حالا از نزدیک عصبانی شدن کسی رو دیدید؟  وقتی به شما پرخاش میکنه و شما هرچی نگاهش میکنید می بینید اون کسی که می شناختید نیست. نمی شناسیدش. هیچ حسی بهش ندارید.

 انگار مسخ شده. انگار صدا همون صداست چهره همون چهره ست اما درون دیگه انسان نیست.  من از آدم های عصبانی بیزارم. شاید از  معدود کسایی که دوست شون نداشتم یا دیگه نتونستم دوست شون داشته باشم آدم های عصبانیه. آدم هایی که زود عصبانی میشن و زیاد عصبانی میشن و وقتی عصبانی میشن دیگه فقط مثل یک آتیش میسوزن و میسوزونن و شعله میکشن تا آسمون.

شده خودم طرف عصبانیت نبودم خطاب من نبودم و فرصت داشتم  کنار  بایستم ببینم چطور این هیولای زشت بزرگ و بزرگ و کریه تر میشه. هرچی به زبانش میاد. هرچی کلمه ی بدتره به نظرش بهتر میاد و حمله میکنه با واژه هاش. بهش خیره که بشی میبینی دیگه نمی درخشه. یه لایه پوست ه و مابقی ش ..... 

 

 

آخرین باری که عصبانی شدم امروز بود. امروز یک ربع قبل از اذان ظهر. امروز که روز دحوالارض بود. عصبانی شدم بخاطر کسی که مانع کارم شد.  بعدش اومد اونو درست کنه، یه مشکل دیگه پیش اومد. بعد تر هم گذاشت رفت معلوم نشد توی این تایمی که نیست چه پیامدی داره اون اشتباه. به خودم اومدم وسط این کارا. یاد قیافه ی آدم های عصبانی که دوست شون ندارم افتادم. منم این شکلی میشم؟ فقط اهل داد زدن نیستم؟ فقط ناسزا نمی گم؟  زکیه میگه نگاهم بدتر از هزار حرف ه وقتی ناراحت یا عصبانی ام. وقتی دلخورم. سکوت و عصبانی بودن هم به همون اندازه زشت و غیر انسانی م میکنه؟  و نزدیک به حیوان.... من عذر میخواهم. اگر چنین کردم. و دعا میکنم از خداوند با تمامت جلال و کرم اش میخواهم که رزق روز دحو الارض مون این باشه که متوجه زشتی هامون بکنه و بعد کمک کنه بخواهیم که درست بشیم. 

صبح تا شب کار ودرس و بعدترشم زندگی می کنیم و هی دستاورد ورسیدن به آرزوهامونو داریم اما معلوم نیست بعد 70 سال 80 سال اگه خودمونو بذارند توی ترازو ی خلقت چی به خُلق ورفتارهامون اضافه یا کم شده. 

و عشق اتفاق مهیبی ست. وحشی....
ما را در سایت و عشق اتفاق مهیبی ست. وحشی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : noxe بازدید : 224 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 6:33