23 شهریور97

ساخت وبلاگ

 جمعه ست. آخرین جمعه ی شهریور,. قبلا تموم شدن تابستون حتی خود تابستون یه معنی بزرگ داشت برامون: شروع سال تحصیلی جدید. اگر سال برای روحانیون از محرم شروع میشدو برای کشیش ها از کریسمس، برای ما دانش آموزا از مهر. لباس فرم، کیف، لوازم التحریر، جلد کردن کتاب ها، کم کردن ساعت های تماشای فیلم، خداحافظی با عمه و عمو ومادربزرگ برای یه مدت طولانی که قرار بود کمتر مهمونی بریم... خوب بود. الان که نگاه میکنم به پشت سر می بینم خوب بود این جور آماده و تمام قد در اختیار یک هدف بودن. خیلی وقت رسالت مون رو کنار گذاشتیم. میخواهم باز مامور بشوم. مامور به انجام وظیفه. از اول مهر. با اون نسیم خنک ش که هرچی یال و کوپال و قشتنگی داره تفریحات تابستون می ریزه و آماده مون میکنه برای زمستون.  میدونم تا دلم بخواهد نجوای ناامیدی و دعوت به لذت امروز رو بردن هست... اما من میخواهم یه بار دیگه سال م رو از مهر شروع کنم. سالی که بشه در خرداد سنجیدش...

 

#جوانی #آزمون #منابع #عمر #لحظه_ها #نه_به_ناامیدی #توکلت_علی_الله 

و عشق اتفاق مهیبی ست. وحشی....
ما را در سایت و عشق اتفاق مهیبی ست. وحشی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : noxe بازدید : 231 تاريخ : پنجشنبه 15 آذر 1397 ساعت: 14:37